کد مطلب:193880 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:256

امام علی و حکومت
در ایام حكومت سید صالحان، امیرمؤمنان علی علیه السلام عده ای از رؤسا می خواستند برای كاری به حضور ایشان برسند. ابن عباس [1] با عجله نزد آن حضرت آمد و عرض كرد: یا امیرمؤمنان، عده ای از رؤسا قصد شرف یابی به حضور شما را دارند. حضرت كه وضع ابن عباس را دید، در حالی كه كفشهایش را وصله می زد، در وصف حكومت و بی ارزشی آن فرمود: «و الله لهی احب الی من امرتكم الا أن أقیم حقا أو أدفع باطلا [2] ؛ به خدا سوگند این



[ صفحه 25]



كفش های كهنه از امارت و ریاست بر شما، نزد من عزیزتر است مگر آنكه حقی را بستانم و باطلی را از بین ببرم». آن حضرت زمانی این جمله را بر زبان آورد كه رئیس بزرگ ترین و مهم ترین حكومت روی كره ی زمین بود. چنین چیزی در تاریخ كم نظیر است.

آن بزرگوار كسی است كه در رأس بزرگ ترین و پر جمعیت ترین حكومت روی كره ی زمین قرار دارد و در عین حال مشغول پینه زدن كفش هایی است كه از لیف خرما درست كرده است.

مسلمانان، در آن زمان ثروتمندترین افراد روی زمین بودند و حریر، طلا، نقره، خانه های مجلل، غلام و كنیز داشتند.

این یكی از مصادیق «الصالحون قبلكم» می باشد. انسان باید به جایی برسد كه ریاست، مقام و ثروت، او را دگرگون نكند و نلغزاند.

باید ریاست در نفس انسان بی ارزش شود، و این كار ممكن است؛ زیرا اگر ممكن نبود به شیعیان توصیه نمی شد. در باب اعمالی كه انجام دادن آنها برای انسان های معمولی سخت است، حضرت علی علیه السلام می فرماید: «ألا و انكم لا تقدرون علی ذلك [3] ؛ البته شما را یارای آن نیست كه چنین كنید.»

این یك واقعیت است. البته حضرت امیر خصوصیاتی داشت كه كسب آنها برای انسان عادی محال است. در تاریخ كدام زاهد وجود دارد كه فقط یك دست لباس داشته باشد؟ حضرت خود می فرماید:؛ ان امامكم قد اكتفی من دنیاه بطمریه [4] و من طعمه بقرصیه [5] ؛ پیشوای شما از دنیای خود به دو جامه كهنه و از خوراكش به دو قرص نان اكتفا كرده است».

آیا كسی وجود دارد كه همچون حضرت توان تهیه غذاهای فراوان داشته باشد، اما فقط نان خالی بخورد، و همه ی اموال خود را ببخشد و با این كه می تواند لباس های گران



[ صفحه 26]



قیمت تهیه كند فقط به دو كهنه جامه اكتفا كند؟

به شخصی گفتند: چرا امام جماعت نمی شوی؟ گفت: من وقتی نماز جماعت می خوانم كه نمازم در خانه با نمازم در مسجد فرقی نداشته باشد. اما هنوز نتوانسته ام در خود چنین حالتی ایجاد نمایم. البته نماز جماعت كار خوب و پسندیده ای است و اقامه ی آن بسیار لازم است، اما گاهی اوقات یك مزاحم پیدا می كند و آن چیزی جز غرور نیست. واضح است كه داشتن حضور قلب و نیت سالم در نماز از به جماعت خواندن آن مهم تر است.

انسان باید سعی كند با تلقین به خود، خواهش های نفس را كاهی دهد. درخت را یك دفعه نمی توان از جا كند، اما كم كم و با مرور زمان می شود آن را از ریشه درآورد. حضرت امیرمؤمنان علی علیه السلام می فرمایند: «خادع نفسك [6] ؛ [همان طور كه نفس تو را فریب می دهد] تو نیز او را فریب ده». باید این گونه پیش رفت، تا حب ریاست كه در خون و پوست و گوشت انسانها ریشه دوانده، كم كم ضعیف گردد.

عایشه دختر ابوبكر بسیار به پدرش شبیه بود و هیچ وقت اظهار ضعف نمی كرد، مگر در جنگ جمل و در مقابل امیرمؤمنان. قدرت معنوی مولای متقیان به حدی بود كه چنین فردی كه هیچ وقت اظهار ضعف نكرده بود، در آن جا به ضعف و زبونی خود اعتراف نمود.

پس از جنگ جمل، فاتح جنگ كه خلیفه ی مسلمانان و امام مؤمنان بود در تأسی به رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم كه روز فتح مكه به سران مشركان فرمود: «اذهبوا فأنتم الطلقاء؛ بروید كه شما آزاد شدگانید» نه كسی را اعدام كرد و نه كسی را حبس نمود. عایشه با این كه امیرمؤمنان علیه السلام را خوب می شناخت و می دانست هیچ خطری متوجه او نیست، به ضعف و زبونی خویش اعتراف كرد. آری، امیرمؤمنان دارای چنین قدرت و صلابتی بود. علی علیه السلام می فرماید: «و الله ما كتمت و شمة و لا كذبت كذبة [7] ؛ به خدا سوگند كه هیچ سخنی



[ صفحه 27]



را پنهان نداشتم و حتی یك دروغ هم نگفته ام». شیعیان معتقدند كه امامان معصومند و علی علیه السلام در رأس ائمه آنها قرار دارد، اما مسیحیان و یهودیان نیز گفته اند كه علی حتی یك دروغ هم نگفته است. آیا در مقابل چنین شخصیتی نباید كمال فروتنی را به خرج داد؟ آیا نباید رفتار او را سرلوحه ی اعمال خود قرار داد؟

مسئله دیگری كه باید مواظب آسیب های آن بود و تا جایی كه ممكن است از آن دوری كرد، مسئله پول است. توجه به آفت های پول برای همه، خصوصا برای اهل علم مهم است.

سمرة بن جندب [8] شخصی بود كه چهارصد هزار درهم از معاویه گرفت تا یك روایت جعل كند. وای به حال آنان كه برای یكی دو درهم دین خود را می فروشند.


[1] عبدالله بن عباس بن مطلب بن هاشم، (سه سال قبل از هجرت - 68 ق) معروف به ابن عباس، از اكابر صحابه ي رسول خدا صلي الله عليه و آله و سلم و از شاگردان خاص اميرمؤمنان بود و رسول خدا بارها در حق او دعا كرد.

[2] نهج البلاغه، خطبه 33؛ بحارالانوار، ج 32، ص 76.

[3] نهج البلاغه، نامه 45.

[4] طمرين به لباس دو تكه اي مي شود كه يك تكه ي آن از شانه تا كمر را مي پوشاند و نصف ديگر آن از كمر تا ساق پاها را مي پوشاند. مطمار به ژنده پوش گفته مي شود.

[5] نهج البلاغه، نامه 45.

[6] همان، نامه 69.

[7] همان، خطبه 16.

[8] سمرة بن جندب (م: 60 ق) از جنايت كاران عصر بني اميه است. بسياري از مفسران شأن نزول آيه ي «و من الناس من يشري نفسه ابتغاء مرضات الله و الله رءوف بالعباد (بقره 207) «را حادثه ي ليلة المبيت مي دانند و برآنند كه آيه در شأن حضرت علي عليه السلام و جان فشاني ايشان در شب هجرت رسول خدا نازل شده اما سمرة بن جندب با گرفتن چهارصد هزار درهم حاضر شد كه نزول اين آيه را درباره ي حضرت علي عليه السلام انكار كند و در مجمعي عمومي بگويد كه آيه درباره عبدالرحمان بن ملجم نازل شده است. وي نه تنها نزول آيه را درباره ي علي عليه السلام انكار كرد، بلكه آيه ي ديگري را كه درباره ي منافقان است مربوط به علي عليه السلام دانست. آيه ياد شده اين است: «و من الناس من يعجبك قوله في الحيوة الدنيا و يشهد الله علي ما في قلبه و هو ألد الخصام (بقره 204)؛ و از ميان مردم كسي است كه در زندگي اين دنيا سخنش تو را به تعجب وا مي دارد، و خدا را بر آنچه در دل دارد گواه مي گيرد، و حال آنكه او سخت ترين دشمنان است.» آن ملعون در دوران استانداري «زياد» در عراق، فرماندار بصره بود و به سبب دشمني با خاندان پيامبر، هشت هزار نفر را به جرم ولايت و دوستي با حضرت علي عليه السلام كشت. وقتي زياد از او بازجويي كرد كه چرا و به چه جرئتي اين همه آدم را كشته است و هيچ تصور نكرد در ميان آنان بي گناهي باشد، با كمال بي شرمي پاسخ داد: «لو قتلت مثلهم ما خشيت؛ من از كشتن دو برابر آنان نيز باكي نداشتم.» (شرح نهج البلاغه ابن ابي الحديد، ج 4، ص 73؛ تاريخ طبري، ج 2، حوادث سال پنجاهم هجري).